سرمه بچشم کشیده شدن: (فلاحی بخواب دید که حدیقه حدقه او مقفول بود و انسان دیده او مغلول چون از آن بیخودی افاقت یافت و از آن تهویم بصر او بدست یقظت مکحل شد) (روضه العقول مقدمه مرزبان نامه. چا. 1317 ص یا)
سرمه بچشم کشیده شدن: (فلاحی بخواب دید که حدیقه حدقه او مقفول بود و انسان دیده او مغلول چون از آن بیخودی افاقت یافت و از آن تهویم بصر او بدست یقظت مکحل شد) (روضه العقول مقدمه مرزبان نامه. چا. 1317 ص یا)
این آمیزه در جهانگشای جوینی آمده و بهار در (سبک شناسی) نوشته است که واژه منصلح را هیچ کجا نیافته است درست شدن راست شدن کار اصلاح شدن: (بدین نیز میان ایشان منصلح نشد) (جهانگشای جوینی. سبک شناسی 74: 2)
این آمیزه در جهانگشای جوینی آمده و بهار در (سبک شناسی) نوشته است که واژه منصلح را هیچ کجا نیافته است درست شدن راست شدن کار اصلاح شدن: (بدین نیز میان ایشان منصلح نشد) (جهانگشای جوینی. سبک شناسی 74: 2)
تاشت گشتن تاشتیدن سپرده شدن قطعی شدن ثابت شدن، مقرر شدن مختص گشتن: الب ارسلان. . به ری بر تخت مملکت بنشست وسلیمان برادر را بر کنار گرفته و پادشاهی عراق و خراسان برو مسلم شد
تاشت گشتن تاشتیدن سپرده شدن قطعی شدن ثابت شدن، مقرر شدن مختص گشتن: الب ارسلان. . به ری بر تخت مملکت بنشست وسلیمان برادر را بر کنار گرفته و پادشاهی عراق و خراسان برو مسلم شد